اروم اروم دخترکی زیبا رو نزدیک به این مکان میشود و میخواهد که یکم به این دنیا سرک بزند
وجی باکله اورا به اینحا هل میدهد و فراد میزند
اها اهل محل به گوش
به گوش
من:اهای چته مگه بلندگو مسجد رو قورت دادی میپری تو معرفی نامه من
وجی:نه ندادم ولی خب اخه این چه جور "معرفی نامه ای" بود ها تازشم دوست داشتم
من:جناب وجی خان عرض کنم شما خیلی#!!%$^@**@#$%!#$##%#$$$!!خوردید که میپرید تو مطلب من
وجی: واقعا که
من :چرا ؟؟!
وجی :بچه ها نشستن بعد تو ان حرف هارو میزنی عرض کنم که تو هنوز اسمت رو هم نگفتی!!!
من:ببین* میزند به پس کلش و ادامه میدهد*من مخواستم بگم شما نزاشتین
وجی :خیلیی خب باشه هالا هرچی بگو که من برم بخوابم
من : هم خاک تو *میزند به سرش و ادامه میدهد*سرت بکنن خب برو بخواب مگه محبوری
وجی:اقا معرفی نامت طولانی شد در ضمن بگم که همه ی این حرف هایی
که ما داشتیم میزدیم همشون از مکروفون*با صدا بلند میگه* پخش شد
دختر بلندگو را میگذارد زمین و گوش وجی را میکشد و به طرف پشت صحنه میبرد
از انجا صداهی بدی بیرون می امد بنابر این میگوییم که حتما وجی
رفته است به پیش اداساکو چان
من:خب هالا که وجی رفت بزارین از اول براتو بگم کیستم
راوی:عه تو هم شولوقش نکن دگه سریع خلاصش کن بره ره ره
من:نکنه تو هم میخوای بری پشت صحنه
راوی: باااا غلت کردم عه تو بگو "معرفیی نامه تو"
*از این جا به بعد دیگه خودش حرف میرنه نم منم نه اونه نه تو عی نه ماییم فقط خودش*
خب اسمم ماریاس و با اجازه ی رینبو میخواستم اروم بیام اینجا که متعاسفانه با کله اومدم
با اجازتون من این شکلیم
حیوون خونگی دارم سلنا جان برام داده
اینا اسمش بلکه عشق خودمه
اینم برفکه ناناز خودمه
قبل رفتنم
بزار یه چیزی بگم
دوست پیدا کردن اسونه ولی نگه داشتنون نه
درباره این سایت